تاکتیکهای سهگانه برای بقا در عصر تمام دیجیتال
تحقیقات موسسه تکنولوژی ماساچوست MIT در مورد چگونگی برخورد ایدهآل و مناسب نسبت به تحولات سریع دنیای دیجیتال به نتایج جالبی انجامیده است که عصاره آن را میتوان در قالب سه تکنیک کلیدی و موفقیتساز خلاصه کرد
۱-بخش مشتریان جدید را به شاهبیت برنامهریزیها و استراتژیبندیهای تان تبدیل کنید.
تمرکز اصلی شرکتهایی که میخواهند در عرصه پرتکاپوی دیجیتالی آینده دوام بیاورند باید بر شناسایی و جذب مشتریان و مصرفکنندگان جدید استوار شود و نه صرفا حفظ مشتریان کنونی و پیشین. بنابراین مدیران آینده باید برای جذب مشتریان جدید و بازارهای جایگزین بهطور پیوسته و جدی برنامهریزی کرده و در جهت اجرایی کردن برنامههای طراحی شده گام بردارند. در آینده مشتریان جدید و تازهوارد به بازارهای جهانی بسیار بیشتر از امروز به شاهکلید موفقیت شرکتها تبدیل خواهند شد. پس یکی از اولویتهای اصلی مدیران آینده نیز باید حول محور بازاریابی و مشترییابی پیوسته و هوشمند متمرکز شود.
۲-الگوهای کاری جدیدی را معرفی کنید.
در عصر تمام دیجیتال آنچه بیش از هر چیز دیگری حکم مرگ سریع و همیشگی شرکتها را امضا میکند درجا زدن و خودداری از نوآوری و خلاقیت آنهاست. واقعیت آن است که در دنیای تمام دیجیتال فردا بدترین و احمقانهترین کار عبارت است از وفادار بودن به روشهای سنتی و قدیمی و جا افتادهای که چون در گذشته موثر و موفقیتآمیز بودند مورد علاقه بسیاری از مدیران و کارکنان هستند اما به هیچ عنوان برای آنها مزیت رقابتی به ارمغان نمیآورند. بنابراین بهترین راه برای تضمین بقا در چنین محیط بیرحمی چیزی نیست مگر طراحی و اجرای روشها و الگوهای کاری جدید و بدیع.
۳-زنجیره ارزشهایتان را بازتعریف کنید.
در دوران تمام دیجیتال که سرعت و چابکی در آن عاملی کلیدی و حیاتی محسوب میشود ارزشهای سازمانی و شرکتی خیلی زود تغییر پیدا میکنند و ارزشهای پیشین خیلی زود خاصیت و کارآییشان را از دست میدهند و به همین دلیل یکی از اولویتهای شرکتهای آینده باید حول محور بازتعریف ارزشهای سازمانیشان متمرکز شود. تا چندی پیش، فرهنگهای سازمانی مانند قانون اساسی شرکتها دارای وضعیت پایدار و ایستایی بودند و به ندرت و به میزان محدودی دستخوش تغییر و تحول میشدند، اما در آینده دیگر خبری از فرهنگهای سازمانی و شرکتی ثابت و ماندگار نخواهد بود و سازمانها و شرکتها میزبان فرهنگهایی پویا و سیال خواهند بود که با توجه به شرایط عمومی بازارها و نیازهای مشتریان دچار دگرگونیهای بنیادین میشوند و مدیران نیز در این تغییر فرهنگی باید پیشگام و الگوی کارکنانشان باشند.